اخیرا تلویزیون ملی افغانستان که تحت کنترول طالبان است اقدام به تولید برنامه هایی تحت نام «مستند» نموده است. یکی از این مستند ها از نفاق تا اتحاد نام دارد که محتوای آن کاملا بی اساس، یک جانبه، و دور از واقعیت های اجتماعی افغانستان میباشد. معلومات آن بیشتر شایعات است و طوری ارایه شده که ذهنیت عامه را از خشونت های روانی و فزیکی طالبان منحرف سازد. تولید و نشر این مستندها نشان دهنده ضعف حاکمیت طالبان است و میخواهند با این برنامه خود را تبرئه نموده و در جامعه محبوب سازند. حتا شیوه تولید این مستند غیرمعیاری و خلاف اصول و اخلاق روزنامه نگاری است.
گروه راستی آزمایی افغان فکت مستند ذکر شده را بررسی و راستی آزمایی نموده که در اینجا به طور خلاصه به چند مورد آن میپردازیم. هم چنان این مستند از طرف میرزاقلم نشان «دروغ شاخدار» را دریافت نموده است.
مستند از نفاق تا اتحاد ۳۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه است که از طریق تلویزیون ملی نشر گردیده و در یوتیوب قابل دسترس است. در این مستند که از اتحاد ملی بحث میکند زنان،سیک ها و اهل هنود، سهم ندارند و حتا در مورد آن ها چیزی گفته نشده است. حتا از اقوام، مذاهب، زبان ها و رسم و رواج های سایر اقوام ذکری به عمل نیامده است.
۱- کلمات نفاق و اتحاد یک بحث کلان مفهومی دارد و در این مستند این دو واژه اصلا واکاوی نشده است و گنگ است. جای شک نیست که بین اقوام در افغانستان مشکل وجود نداشته باشد اما تا هنوز به عنوان نفاق قومی در ادبیات رایج نشده است. حتا کلمه اتحاد در این مستند صرف در حد یک کلمه باقی میماند. زیرا تعریف طالبان از اتحاد اطاعت پذیری مطلق از امارت و توسعه طلبی است به همین دلیل از کلمات ملت، ملت سازی و وحدت ملی عمدا استفاده نکرده اند
۲- بهتر بود این مستند از دید علمی به موضوع نفاق و اتحاد میپرداخت و از نگاه علوم سیاسی و جامعه شناسی مسایل تحلیل میشدند، کارشناسان و افراد با دانش در مستند سهم میداشتند تا این مستند متکی به واقعیت و با اعتبار علمی میبود و نیز یک راهکار ارایه میکرد.
۳- در حالی که مستند به اتحاد تاکید دارد اما این مستند به زبان پشتو است و حتا رمضان بشردوست نماینده پیشین پارلمان به پشتو صحبت میکند، تنها چند پرسش را به فارسی پاسخ میدهد. در این مستند که پیام رهبر طالبان آغاز میشود، پنج تن دیگر از مقامات طالبان همه به پشتو و یک جانبه به طرفداری از نظام شان صحبت میکنند. نقل قول ها نیز به زبان پشتو تنظیم شده اند.
۴- این مستند شعار افغانستان مستقل، مقتدر و اسلامی را سر میدهد اما واقعیت چنین نیست، امارت طالبان شدیدا وابستگی اقتصادی به کمک ها دارد که گزارش ما این موضوع را تایید میکند. اقتدار نظام طالبان نیز زیر سوال است چنانچه خودسری افراد طالبان، زورگویی، محاکم صحرایی، بازداشت های خودسر در سراسر افغانستان وجود دارد. از نگاه اسلامی هم طالبان اساسی ترین حکم قرانی و اسلامی را که آموختن سواد است منع کرده اند. میتوانید گزارش سازمان ملل متحد را در این مورد مطالعه نمایید.
۵- این مستند ادعا میکند که رسیدگی به حقوق تمام اقوام صورت گرفته است و تمام اقوام در امارت سهم دارند، سپس عکس عطاالله عمری و نورالدین عزیزی دو سرپرست وزیر و لطیف نظری، فصیح الدین و شیخ قاسم راسخ را نشر میکند در حالیکه بر اساس گزارش سازمان ملل طالبان به سیاست های پشتون محور و استبدادی خود پابند استند.
۶- برجسته سازی عقده مندانه موضوع جنبش من افغان نیستم، موضوع علیپور و کوچی های مسلح در بهسود و چالش های پارلمان پیشین در این مستند مصداق ادعاهای نادرست طالبان در این مستند است.
۷- طالبان در این مستند مدعی اند که اتحادملی به گونهی بهتر تامین شده است اما از عناصر و نمادهای این اتحاد و مشترکات بین اقوام چیزی برای گفتن ندارند زیرا تمام مشترکات ملی مردم را از بین برده اند. به گونهی مثال: سرود ملی، بیرق ملی، جشن بین المللی نوروز، هنرهای ملی، زبان های ملی و رسمی، تاریخ خورشیدی، فقه اهل تشیع، مراسم عاشورا و غیره…
۸- در این مستند از کمک امارت اسلامی طالبان برای مردم پامیر کوچک و بزرگ و هم چنان مغاره نشینان بامیان به عنوان اتحادملی یاد شده است. دلیل آن اینست که طالبان نتوانسته اند کار بنیادی برای اتحاد و وحدت ملی مردم انجام دهند.
۹- از بازگشت مقامات حکومت پیشین نیز در این مستند برجسته سازی صورت گرفته و بازهم ویدیوهایی از بازگشت چند پشتو زبان هم تبارشان مانند: صدیق چکری (متهم به فساد اداری)، فاروق وردک (متهم به فساد واختلاس بزرگ در معارف و مکاتب خیالی)، کمال ناصر اصولی (متهم به تعصب قومی) و دولت وزیری (متهم به فرد نظامی که کمونیست، مجاهد، دموکرات و طالب است) نشان داده شده است.
۱۰- مولوی عبدالخالق معین وزارت سرحدات و قبایل طالبان میگوید که در نورستان دشمنی ۹۱ ساله را حل و فصل کرده اند، ۲۹ اختلاف بزرگ و صدها دشمنی کوچک که صدها تن از اثر آن کشته شده بودند را حل و بین شان مصالحه نموده اند. تیم راستی آزمایی افغان فکت دریافتند که این فعالیت ها در مناطق پشتون نشین بین اقوام پشتون صورت گرفته است زیرا خصومت های قومی و دشمنی های قبیلوی در مناطق پشتون نشین رایج است و جز فرهنگ اقوام پشتون می باشد. و نمی توانیم این مقوله را به عنوان اتحاد ملی برای تمام افغانستان نسبت بدهیم.
۱۱- در اخیر مستند یک شعار خود ساخته که تقریبا محتوای مستند را نفی میکند اینگونه نوشته شده است: اتحادملی پدیده ایست که در وجود افغان ها به گونهی فطری جریان دارد.
این مقاله در حال انکشاف میباشد، شما میتوانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات تان را با ما از طریق لینک های ذیل بفرستید: